Miracle in cell no. 7
فیلم معجزه در سلول شمارهی 7
کارگردان: لی هوآن- کیونگ
محصول 2013 کره جنوبی
یادداشت کوتاه
پیام رنجبران
اگر در ادبیات خاستگاه رئالیسم جادویی» را آمریکای لاتین بدانیم و نویسندگانی چون مارکز و بورخس و خوان رولفو.، و چنانچه در سینما نیز بخواهیم برای آن گونهای قائل باشیم این جایگاه و گونه متعلق به سینمای شرق آت که البته به سبک خودشان پرورده میشود. سینمایی ظریف، شاعرانه، زیبا، غمگین و به شدت انسانی که گویی قصههایش از عمیقترین لایههای درونی ذهن و دهلیزهای جان آفرینندگانش برمیخیزد؛ سینمایی که به طرز تاثیرگذار و حیرتآوری واقعیت تلخ را با نوعی فانتزی، افسانهحالی و خیالورزی طوری به هم میآمیزد و در هم میتند که جداییناپذیر مینماید و فقط مختص این جغرافیاست. انگار یک نفر بیرون از حوزهی واقعیتِ طاقت فرسا نشسته، اما به آن چشم دوخته و در همان حین مشغول رویابافی است و ما شاهد جهان آرزوهای این تماشاگر هستیم. سینمایی که به واقعیت باج نمیدهد و از قضا آن را کاملا جدی میگیرد اما جایگاه خیال را نیز فراموش نمیکند و طوری به این کار اقدام مینماید که شدت واقعیت و ناگزیریاش دهها برابر میگردد. فیلم معجزه در سلول شمارهی 7» چنین اثریست! فیلمی که از ما میخواهد منطقهای خشکمان را گوشهای بنهیم و به تماشای آن بپردازیم و جهانی را که بنا نهاده باور کنیم و البته جهت این درخواست اصراری نمیورزد بلکه با قصهای به شدت انسانی و زیبا طوری دل میرباید که ناخودآگاه مجذوب آن میشویم و چنانچه از نظرگاه رئالیسم جادویی به آن بنگریم این اثر بیگمان بر تارک قلبمان حک خواهد شد و ماندگار میماند.
معجزه در سلول شمارهی 7» یک عاشقانهی شاد و بامزه اما بهغایت اندوهگینِ پدر/ دختری است. پدری که رابطهی عاطفی عمیقی با دختر کوچولو و دوستداشتنیاش دارد و آنقدر ژرف که واژهی عشق در توصیفش رنگ میبازد. اما او که دچار نوعی معلولیت ذهنی است بر حسب حادثهای به آدمربایی، کودکآزاری و قتل متهم شده و به زندان میافتد و سپس به اعدام محکوم میشود. با ورودش به زندان ابتدا همبندان و رئیس زندان به خاطر جرمی که مرتکب شده و برای آنها نیز تحملناپذیر است حسابی خدمتش میرسند اما به مرور زمان متوجه میشوند ماجرا چیز دیگریست و این فرد آدمی نیست که چنین جنایتی از او برآید؛ او در زندان مدام بهانهی دخترش را میگیرد و برایش دلتنگی میکند که بر اساس اتفاقات و روش بامزهای زندانیان، دختر کوچولوی او را به داخل زندان میآورند و حالا از اینجا به بعد دخترک در کنار پدر و سایر زندانیان در سلول آنها زندگی میکند. بعدتر پروندهی پدر وارد مراحل اجرایی میشود و غیره و غیره اما آنچه بیشتر به چشم میآید و شایستهی توجه است اینکه گویی در این زندان روابط دیگری حاکم است به گونهای که احساس میکنی گویی اینجا، بُرشی جدافتاده از دنیاست- قطعهای امنتر از دنیای بیرون- یعنی همان جایی که به عرض رسانیدم: انگار در خیال و آرزوهای تماشاگری اتفاق میافتد و ما آن را مشاهده میکنیم. جایی که خارج از همهی قاعده و قوانین، ما فقط با وجوه انسانی آدمها مواجه میشویم. اما همانطور که ناگزیر در زندگی واقعی و در فرجام، همیشه پای واقعیت به ماجرا باز خواهد شد اینجا نیز مستثنی نیست. گویی تماشاگرِ خیالپردازمان به خوبی با واقعیت آشناست؛ واقعیتی که ناگزیر است و بیرحم! در جایی از داستان و هنگامی که پدر را برای اعدام میبرند یاد صحنههای پایانی شاهکار لارس فونتریه» یعنی رقصنده در تاریکی» افتاده بودم؛ تکاندهنده، تاثربرانگیز و به یادماندنی؛ معجزه در سلول شمارهی 7» اثریست به شدت زیبا که ارزش تماشا دارد و بعد از دیدن آن به سادگی فراموش نخواهد شد.
پیام رنجبران(وبلاگ سیناپس)
مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه زنان کوچک 2019
نقد فیلم معجزه در سلول شمارهی 7
نقد فیلم دستکش طلایی 2019 فاتح آکین (گذشتهی هونکا)
درباره سریال دکتر هاوس (واقعیت واقعی)
مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه «تو این فکرم تمومش کنم» چارلی کافمن 2020
زندان ,سلول ,واقعیت ,شمارهی ,گویی ,جایی ,سلول شمارهی ,پیام رنجبران ,فیلم معجزه