برای الهام که این رمان را دوست میدارد» این مقاله آذر 99 در شماره 214 ماهنامه فیلمنگار منتشر شده مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه ن کوچک» دیدار تازه با ن کوچک» پیام رنجبران 1 راز ماندگاری رمان ن کوچک» در چیست؟ اثری که 150 سال از زمان نگارش آن میگذرد، وقت انتشار طی دو هفته تمام نسخههای آن فروش رفت، رمان محبوب نسلهای مختلفی بوده و پی در پی خوانده شده، تا امروز بارها مورد اقتباس قرار گرفته و همچنان سرزنده و تندرست به حیات خود ادامه میدهد داستانی که هیچ اتفاق شگرفی در آن رخ نمیدهد، نه هیچ حادثهی شگفتی و نه هیچ رخداد عجیبی که خواننده مات و مبهوت بماند بدان معنا آنتاگونیست ندارد و حتی عمه مارچ» ایرادگیر و بدزبان هم آنقدرها آدم بدی نیست اما آنچه و هر چه هست تنها زندگیست و زندگی گردآوری لحظههای آن، قطعههای شادیآورش، گاه حزنآلود و گاه بسی غمگیناش، و چیدمان مرتب و درستشان طوری کنار هم که با وجود اینکه مخاطب این اثر نسل جوان بهویژه ن و دختران است، اما قلب خ
اشتراک گذاری در تلگرام
Miracle in cell no 7 فیلم معجزه در سلول شمارهی 7 کارگردان لی هوآن کیونگ محصول 2013 کره جنوبی یادداشت کوتاه پیام رنجبران اگر در ادبیات خاستگاه رئالیسم جادویی» را آمریکای لاتین بدانیم و نویسندگانی چون مارکز و بورخس و خوان رولفو، و چنانچه در سینما نیز بخواهیم برای آن گونهای قائل باشیم این جایگاه و گونه متعلق به سینمای شرق آت که البته به سبک خودشان پرورده میشود سینمایی ظریف، شاعرانه، زیبا، غمگین و به شدت انسانی که گویی قصههایش از عمیقترین لایههای درونی ذهن و دهلیزهای جان آفرینندگانش برمیخیزد؛ سینمایی که به طرز تاثیرگذار و حیرتآوری واقعیت تلخ را با نوعی فانتزی، افسانهحالی و خیالورزی طوری به هم میآمیزد و در هم میتند که جداییناپذیر مینماید و فقط مختص این جغرافیاست انگار یک نفر بیرون از حوزهی واقعیتِ طاقت فرسا نشسته، اما به آن چشم دوخته و در همان حین مشغول رویابافی است و ما شاهد جهان آرزوهای این تماشاگر هستیم سینمایی که به واقعیت باج نمیدهد و از
اشتراک گذاری در تلگرام
The Golden Glove فیلم دستکش طلایی کارگردان فاتح آکین محصول 2019 آلمان گذشتهی هونکا پیام رنجبران دستکش طلایی» آخرین ساختهی فاتح آکین» بر اساس یک ماجرای واقعی و داستان یک قاتل زنجیرهای است به نام فریتز هونکا» که در دههی هفتاد آلمان میگذرد این فیلم ترکیب عجیب و غریبی است از المانهایی چون پوچیِ» حاکم بر سینمای روی اندرسون» فیلمساز شاخص سوئدی و روابط منجمدِ مابین آدمها و لحن و طنز نیشدارش و همینطور قابهایی که سینمای او را به یاد میآورد؛ همچنین با گوشه چشمی به سینمای اکسپرسینویسم آلمان، بهویژه در دفرمه» کردن و از ریخت انداختن کارکترهای داستان که آکین» به این منظور بهطرز بسیار جالب توجهای از نقاشیهای لوسین فروید» نیز الهام گرفته است؛ در این راستا او بدنهای ای را نشان میدهد که زیر پوست و تودههای گوشتشان هیچ نشانی از وجود روح و روان ندارند؛ و در نهایت امر با از آنِ خود کردن این مولفهها و در کنار هم چیدنشان به نحو مطلوب، اثر قابل تامل و خا
اشتراک گذاری در تلگرام
House هاوس واقعیت واقعی پیام رنجبران تا میتوانم از تماشای سریالها در میروم چون بعضیشان آنقدر قدرتمند و تماشایی هستند که تا به خودت میآیی چند روز تا یکی دو هفته گذشته است و تو فقط مشغول سریال دیدن بودهای؛ از این رو تماشای سریالها را به اگه شد میبینم» واگذاشتهام اما این اگه شد میبینم» در دورههایی از زندگیام اتفاق افتاده که شاید هیچی جز یک سریال درست حسابی به من جواب نمیداده حالا بیخیال این حرفها یک راست میروم سراغ سریال دکتر هاوس» و با وجود اینکه بعد از تماشای این سریال هنوز حیرتزدهام یا شاید مشغول فکر کردن به این که واقعا چه دیدهام اما میدانم او، یعنی دکتر هاوس» مابین تمام آثار داستانی که خواندهام یا دیدهام جزو چند شخصیت اول داستانی فوقالعاده و شگفتانگیزم قرار گرفت هاوس» کارکتری فراموشناشدنی است این سریال در 177 قسمت از نوامبر 2004 الی 2012 از شبکهی فاکس در هشت فصل پخش شده و یک درام پزشکی» است و علاوه بر اینکه لابهلای
اشتراک گذاری در تلگرام
این مقاله دی 99 در ماهنامه فیلمنگار» منتشر شده است مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه تو این فکرم تمومش کنم» اقتباس به مثابهی ارتقا» پیام رنجبران 1 شخصیتها و داستانی که زاییدهی خیالات یکی از شخصیتهای همان داستان است، ماجرای آشناییست که نمونههای فراوانی چه در ادبیات داستانی و چه داستانهای سینمایی دارد ماجرای رمان تو این فکرم تمومش کنم» نوشتهی ایان رید» نویسندهی جوان کانادایی هم از این قرار استزن جوانی که هرگز نامش فاش نمیشود مدام به پایان دادن رابطهاش با دوستش جیک فکر میکند آنها با هم به دیدن خانوادهی جیک میروند بعد از این دیدار، در مسیر بازگشت گذرشان به دبیرستانی میافتد که آنجا سرایدار پیری تک و تنها مشغول کار است جیک برای اینکه لیوانهای لیمونادشان را دور بیندازد بدانجا میرود اما دیگر باز نمیگردد زن پیاش میرود و شروع به جستوجویی نافرجام میکند و در نهایت ما درمییابیم که تمامی این قصه زاییدهی ذهن همان سرایدار است
اشتراک گذاری در تلگرام